اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بوسه شکستن

نویسه گردانی: BWSH ŠKSTN
بوسه شکستن . [ س َ / س ِ ش ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از بوسیدن و بوسه کردن پرصدا باشد. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (رشیدی ). بوسیدن و بوسه کردن با ذوق و لذت . (ناظم الاطباء). بوسیدن . بوسه کردن با ذوق و لذت و باصدا. (فرهنگ فارسی معین ) :
ملک بر تنگ شکّر بوسه بشکست
که شکّر دردهان باید نه در دست .

نظامی (از رشیدی ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.