اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بوسه گرفتن

نویسه گردانی: BWSH GRFTN
بوسه گرفتن . [ س َ / س ِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) مرادف بوسه خوردن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 66). کسی را بوسیدن . (فرهنگ فارسی معین ) :
کسی که بوسه گرفتش بوقت خنده زدن
به برگرفتن مُهر گلابدان ماند.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.