اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بوسه گه

نویسه گردانی: BWSH GH
بوسه گه . [ س َ / س ِ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) بوسه گاه . بوسگاه :
با چنان بوسه گه آنگاه زمین بوسه کنی
بر وزیری که امام است و امامی که وزیر.

سوزنی .


بوسه گه آسمان نعل سمند تو باد
نورده آفتاب بخت بلند توباد.

خاقانی .


ناقه ای کو پای بر یالش نهد
بوسه گه هم پای و هم یالش کنم .

خاقانی .


رجوع به بوسه گاه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.