اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بوع

نویسه گردانی: BWʽ
بوع . [ ب َ ] (ع مص ) قولاچ کردن به چیزی .(منتهی الارب ) (آنندراج ). || اندازه گرفتن ریسمان به اندازه ٔ کشیدگی دو دست (باع ). (از اقرب الموارد). و رجوع به باع شود. || فراخ دست شدن به مال . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). گشاده دست بودن . (از اقرب الموارد). || گام فراخ نهادن اسب در رفتار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || جای هموار در دره ٔ تنگ کوه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
هیل بوا. [ ] (اِ مرکب ) قاقله ٔ صغیره . رجوع به هیل و رجوع به تذکره ٔ ضریر انطاکی شود.
پاوین سو بوآ. [ وی ی ُ ] (اِخ ) ۞ کمون ولایت سِن از ناحیه ٔ سَن دُنی دارای 14334 تن سکنه .
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.