اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بوی دمیدن

نویسه گردانی: BWY DMYDN
بوی دمیدن . [ دَدَ ] (مص مرکب ) بوی آمدن ... (آنندراج ) :
میدمیداز دم مشکین صبا بوی بهشت
بوی بردیم از آن زآن سر کوه آمده بود.

کمال خجندی (از آنندراج ).


از سبزه ٔ خط تو دمد بوی جان هنوز
بلبل برون نرفته از این گلستان هنوز.

اوجی همدانی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.