اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

به

نویسه گردانی: BH
به . [ ب ُ ] (اِ) بوم و جغد. (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ) ۞ .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۸۰ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۲ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
همتای پارسی این عبارت عربی این است: پنته به ویسپن pante-be-vispan (سغدی)***فانکو آدینات 09163657861
خود باوری، احساس اعتماد به توانایی ها، شایستگی ها و داوری خویش (فرهنگ فشرده ی آکسفورد)
گزی به گوزی . [ گ َ ب ِ ] (اِ مرکب ) کنایه از نهایت بیقدری و بی اعتباری . (آنندراج ) : دانایی عاریت دو روزی است ریش عملی گزی به گوزی است ...
مردم به دوری . [ م َ دُ ب ِ ] (حامص مرکب ) مردم گریزی . (یادداشت مرحوم دهخدا). عمل مردم بدور.
در مورد خرید جنسی توجیه اقتصادی داشتن یا استفاده از وسیله ای با صرفه بودن
خانه به بین . [ ن َ / ن ِ ب ِ ] (اِخ ) مرکزبلوک فندرسک در استرآباد. رجوع به «خانه بین » شود.
به گزین کردن . [ ب ِه ْ گ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) انتخاب کردن . اختیار نمودن : ای ماهروی بر سر ما هر زمان ز جورچون دور آسمان دگری به گزین مک...
برات شدن. ( ~. شُ دَ)(مص ل .) به دل خطور کردن. (محمد معین) نوعی پیش آگهی یافتن.
عبارتى که بهزِ شما نباشه یا بَزِ شما نباشه هم گفته مى شود به از شما نباشد یعنى بهتر از شما که نیست ، فلان چیز در مقام تعریف بهتر از مخاطب نیست و جنبه ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.