اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بهستان

نویسه گردانی: BHSTAN
بهستان . [ ب ِ هَِ ] (اِخ ) بغستان .بیستون . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به بیستون شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
بهستان . [ ب ِ هَِ ] (اِخ ) موضعی در گیل خواران (فرح آباد مازندران ). (فرهنگ فارسی معین ).
به جای کلمه بیمارستان بکار ببریم تا با دید مثبت به این مکان بنگریم
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.