اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بیرون جستن

نویسه گردانی: BYRWN JSTN
بیرون جستن . [ ج َ ت َ ] (مص مرکب ) خارج شدن بسرعت . برون جستن . رجوع به برون جستن شود :
بدین کوری اندر نترسی که جانْت
بناگاه ازین بند بیرون جهد.

ناصرخسرو.


ز بیم چنبر این لاجوردی
همی بیرون جهم هزمان ز چنبر.

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.