اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بیرون خیزیدن

نویسه گردانی: BYRWN ḴYZYDN
بیرون خیزیدن . [ دَ ] (مص مرکب ) بیرون خاستن .
- بیرون خیزیدن چشم ؛ از حدقه خارج شدن . ورغلمبیدن . پلقه زدن : سداب دشتی ، از خوردن آن سوزش و حرارت در تن افتد و چشمها بیرون خیزد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
- بیرون خیزیدن دیده ؛ از حدقه خارج شدن . ورغلمبیدن . پلقه زدن : از بهر آنکه پوستهای دیگر راکه بر بالای اوست همچنان بسوزد و بخورد و دیده بیرون خیزد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.