اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بیزرة

نویسه گردانی: BYZR
بیزرة. [ ب َ زَ رَ ] (ع اِ مص ) بازداری . (از دزی ج 1 ص 135).
- اصحاب البیزرة ؛ بازداران . (دزی ج 1 ص 135). رجوع به بیزر شود.
- علم البیزرة ؛ علمی است که درباره ٔ پرندگان گوشتخوار و راه نگاهداری و نیرو و ضعف آنها بر صید و تیمارداری آن گفتگو میکند. (از کشف الظنون ). دانش بازیاری . (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
بیزرة. [ ب َ زَ رَ ] (ع اِ) عصای سطبر دلنگ . چماق . بیزارة. ج ، بَیازِر. (یادداشت مؤلف ). عصای ستبر. (ناظم الاطباء). رجوع به بیزارة شود.
بیذرة. [ ب َ ذَ رَ ] (ع مص ) تبذیر. (از لسان العرب ). رجوع به تبذیر شود.
بی زره . [ زِ رِه ْ ] (ص مرکب ) (از: بی + زره ) که زره ندارد. حاسر. (یادداشت مؤلف ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.