اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بیش دان

نویسه گردانی: BYŠ DʼN
بیش دان . (نف مرکب ) بسیاردان . علامه :
شنیدم ز دانش پژوهان درست
که تیر و کمان او نهاد از نخست
هم از نامه ٔ بیش دانان سخن
شنیدم که جم ساخت هر دو ز بن .

اسدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.