اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی کار کردن

نویسه گردانی: BY KAR KRDN
بی کار کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عزل کردن . معزول کردن . (از یادداشت مؤلف ). از کار برداشتن . از عمل پیاده کردن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.