اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی گهی

نویسه گردانی: BY GHY
بی گهی . [ گ َ ] (حامص مرکب ) (از: بی + گه + ی ) نابموقع. نه بوقت خود. بی وقت . (یادداشت مؤلف ). || (حامص مرکب ) نابموقعی :
بدین بیگهی از کجا خاستی
چنین تاختن را بیاراستی ؟

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.