اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بی وایه

نویسه گردانی: BY WʼYH
بی وایه . [ وای َ / ی ِ ] (ص مرکب ) (از: بی + وایه ) بی ملجاء. بی پناه . (یادداشت مؤلف ). || بی ضرورت و بدون لزوم و حاجت . (ناظم الاطباء). شاید وای و وایه (وای + هَ) صورتی باشد از «بای » ریشه ٔ مضارع مصدر بایستن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
معروف
۱۳۹۳/۰۲/۰۴ Iran
0
0

این واژه در میان دهنشینان ناحیه سرخرود واقع درشرق افغانستان رایج و به کسانی اطلاق میشود که سفیدچشم, حرف ناشنو,بیحیا وبی پرواباشند.ازکهنسالان شنیده ام.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.