اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بیور

نویسه گردانی: BYWR
بیور. [ وَ / ب َ وَ] (اِخ ) مخفف بیوراسب . نام ضحاک ماران و او را بیورسب میخوانده اند و بتخفیف بیور خوانند لیکن صاحب فرهنگ به این معنی بفتح اول و ضم ثانی آورده است . (برهان ). بیورد. لقب ضحاک ، چه ده هزار اسب بر درگاه او موجود بود. (رشیدی ) (انجمن آرا). ضحاک تازی . (ناظم الاطباء). نام ضحاک . بیوراسب . (از جهانگیری ) :
نه من بیش دارم ز جمشید فر
که ببرید بیور میانش به ار.

فردوسی .


چو نزدیک شد نزد جمشیدشاه
یکی نام بنوشت بیور بگاه .

فردوسی .


و رجوع به پیورسپ شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
بیور. [وَ ] (عدد، ص ، اِ) بیوار. در زبان پهلوی ده هزار بود. (فرهنگ اسدی ). ده هزار. (برهان ). (10000) بزرگترین عددیست که در اوستا نام برده شده...
بئور. [ ب َ ءِ وَ ] (اِ) ۞ صورت اوستائی کلمه ٔ بیور است بمعنی ده هزار. بیور. ده هزار. (از فرهنگ ایران باستان پورداود ص 31).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.