اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بیوگ

نویسه گردانی: BYWG
بیوگ . [ ب َ ] (اِ) ۞ پیوگ . بُیوک . عروس . (اسدی ) (برهان ) (جهانگیری ) (آنندراج ). عروس . مقابل داماد. (ناظم الاطباء). عروس بود بلغت خراسانی . (اوبهی ). عروس ، نسبت به داماد و نسبت به مادر شوهر و پدرشوهر. (یادداشت مؤلف ) :
بسا که مست درین خانه بودم و شادان
چنانک جاه من افزون بد از امیر و بیوگ ۞ .

رودکی .


همه ۞ ساز عروسی کرده شهرو
بیوگش ۞ ویسه و داماد ویرو.

(ویس و رامین ازجهانگیری و سروری ).


زن ویرو بود شایسته خواهر
بیوگ من بود بایسته دختر.

(ویس و رامین از جهانگیری ).


- نوبیوگ ؛ نوبیوک . نوعروس :
بس عزیزم بس گرامی شاد باش
اندرین خانه بسان نوبیوگ ۞ .

رودکی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.