اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پادشاه خاتون

نویسه گردانی: PADŠAH ḴATWN
پادشاه خاتون . [ دْ / دِ ] (اِخ ) صفوةالدین پادشاه خاتون دختر قطب الدین محمد سلطان است از عصمةالدین قتلغ ترکان . و چون این پادشاه خاتون در حرم خویش اباقاخان جای داشت پس از گذشته شدن قطب الدین محمد حکومت کرمان به فرزندان وی تفویض شد و قتلغ ترکان بنام پسر خود سلطان حجاج امور کرمان را بدست گرفت و چون در سال 681 هَ . ق . اباقاخان درگذشت و سلطان احمد تکودار بجایش بسلطنت نشست جلال الدین سیورغتمش یکی دیگر از پسران قطب الدین محمد را بحکومت کرمان برگزید و او بکرمان رفت و زمام سلطنت را از کف قتلغ ترکان بدر آورد و قتلغ ترکان ناگزیر به اردو رفت تا مگر سلطنت از دست شده را بازیابد ولی در تابستان همان سال درگذشت . پادشاه خاتون بدین سبب از برادر خویش جلال الدین سیورغتمش رنجیده خاطر بود و فرصت انتقام میجست اتفاق را پس از قتل سلطان احمد حامی سیورغتمش بدست ارغون خان ، این امیر از کرمان احضار شد و بیم آن میرفت که حکومت آن سامان ازکف وی بدرآید ولی یکی از امرا بنام بوقابیک ، سلطان را با وی بر سر مهر آورد و کردویجین دختر شاهزاده منکوتیموربن هلاکوخان را بعقد سیورغتمش و پادشاه خاتون خواهر سیورغتمش را بعقد کیخاتوخان درآورد و با وی بجانب روم فرستاد و سیورغتمش بدینطریق مدتی بی منازع گشت . اما پادشاه خاتون همچنان منتهز فرصت بود تا ارغون خان درگذشت و کیخاتو از روم به آذربایجان آمد و بر سریر سلطنت نشست . و او بقصد انتقام برادر نشان سلطنت کرمان بنام خود بستاند و بعظمتی تمام بجانب کرمان رفت و بسال 691 هَ . ق . سیورغتمش را اسیر کرد و بازداشت و آخر کار در رمضان 693 بکشت . در نوروز سال 694 که کیخاتو کشته شد و بایدوخان بسلطنت رسید پادشاه خاتون سخت اندیشناک شد زیرا شاه عالم دختر جلال الدین سیورغتمش در حباله ٔ نکاح بایدو بود. کردویجین زن سیورغتمش نیز بقصد انتقام از کرمان بیرون رفت و سپاهی گرد کرد و آنگاه روی بکرمان آورد و پادشاه خاتون را در آن شهر حصار داد و بآخر مقید ساخت و در شعبان همین سال یعنی 694 باشارت بایدوخان و شاه عالم ، پادشاه خاتون بقتل رسید. پادشاه خاتون زنی زیبا و دانشمند بود و بحسن خط و لطف طبع شهرت داشت . این دو بیت از اوست :
درون پرده ٔ عصمت که تکیه گاه منست
مسافران هوا را گذر بدشواریست
همیشه باد سر زن بزیر مقنعه ای
که تار و پود وی از عصمت و نکوکاریست .
رجوع به ص 87 و 88 حبیب السیر ج 2 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
پادشاه خاتون . [ دْ / دِ ] (اِخ ) یاپادشاه سلطان . دختر بزرگ شاه شجاع ابن امیر مبارزالدین محمد مظفر که بحباله ٔ نکاح برادرزاده ٔ وی شاه یحیی ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.