گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پاره نویسه گردانی: PARH پاره . [ رِ ] (اِخ ) ۞ آمبرواز. جرّاح فرانسوی بعهد هانری دوم و فرانسوای دوم و شارل نهم و هانری سوم . بستن شرایین را بجای کی ّ بدو نسبت کنند. مولد او بسال 1517 م ./ 922 هَ . ق . و وفات در سنه ٔ 1590 م ./ 998 هَ . ق . است . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه واژه معنی پاچه پاره زبان دراز، بی حیا، شلیته اغلب برای زنان بکار می رود. پاره یابی این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. پاره سامان فرکتال Fractal پاره دهنده پاره دهنده . [ رَ / رِ دَ هََ دَ/ دِ ] (نف مرکب ) راشی . (منتهی الارب ). رشوت دهنده . الماس پاره الماس پاره . [ اَ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) مرادف آتشپاره .(بهار عجم ) (آنندراج ). در مجموعه ٔ مترادفات (ص 103)بمعنی تیغ و خنجر و مانند آن آمده است ... پاره دوختن پاره دوختن . [ رَ / رِ ت َ ] (مص مرکب ) در پی نهادن جامه را. وصله کردن . رقعه دوختن . ترقیع. پینه کردن . ترَدّم . تردیم . گل پاره گان گل پاره گان . [ گ ُ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان سراوان واقع در25000گزی جنوب خاوری سراوان ، کنار راه فرعی کوهک ... پاره سنگ ترازو سنگ، آجر یا اجسام دیگری که در کفه سبک ترازو نهاده می شود تا با کفه سنگین ترازو برابر شود. عقلش پاره سنگ می برد یعنی دیوانه است، مشاعرش را از دست داده ... پاره شدن تناس ؛ این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. پاره شدن تناس ؛ این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۶ ۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود