اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پاکیزه گوی

نویسه گردانی: PAKYZH GWY
پاکیزه گوی . [ زَ / زِ ](نف مرکب ) گوینده ٔ سخنان پاک و شایسته :
دو مرد خردمند پاکیزه گوی
بدستار چینی ببستند روی .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.