اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پا گرفتن

نویسه گردانی: PA GRFTN
پا گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ] (مص مرکب ) مستقر شدن . دوام کردن . ثبات یافتن . استوار شدن . - پا گرفتن کاری و امری ؛ رونق و ثبات آن .
- پا گرفتن قبری را ؛ سطح آنرا از زمین برآوردن . تسنیم .
- پا گرفتن برف ؛ نشستن آن بر زمین چندانکه بزودی ذوب نشود.
- پا گرفتن طفل ؛ براه افتادن وی .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.