اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پردگیان

نویسه گردانی: PRDGYAN
پردگیان . [ پ َ دَ / دِ ] (اِ) ج ِ پردگی . مقصورات . مخدرات . محتجبات . پرده نشینان . پوشیدگان : بند بندگی بر پای عروسان نهد و پردگیان نازنین را از سراپرده بیره کنند. (قصص الانبیاء).
رخسار شما پردگیان را که بدیده ست
وز خانه شما پردگیان را که کشیده ست .

منوچهری .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.