پفیوز
نویسه گردانی:
PFYWZ
پفیوز. [ پ ُ ] (ص ) در تداول عوام ، سست و ضعیف و بیکاره . پَه پَه . پخمه . چلمن .
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
(پُ) (ص .) (عا.) بی غیرت ، بی صفت .
پف کردن یوز(از گربه سانان)برای بزرگنمایی خود و ترساندن حریف، باد کردن خود، خود را بزرگتر از آنچه که هست نشان دادن