اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پل

نویسه گردانی: PL
پل . [ پ ُ ] (اِخ ) ۞ از مردم اگینه ۞ . یکی از اطبای قدیم یونان است اندکی پیش از این که عمروبن العاص اسکندریه را فتح کند او در آن شهر بوده است و کتابی بنام اختصار طب دارد مرکب از هفت کتاب و این کتاب در علم طب اثری معتبر است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
پل کارد. [ پ ُ ل ِ ] (اِخ ) نام محلی در حوالی هرات . (حبیب السیر چ طهران خاتمه ص 397).
پل قدیس . [ پ ُ ل ِ ق ِدْ دی ] (اِخ ) سن پل ۞ . بولس . پاولوس . پولس . یکی ازحواریون است که در سال دوم میلادی به طرسوس متولد شده است . پ...
پل اسبی . [ پ ُ ل ِ اَ ] (اِخ ) نام محلی در دوراهی حرمک به زابل میان لوتک و پل محمدآباد در 104500گزی دوراهی حرمک .
پل امیل . [ پ ُ اِ ] (اِخ ) کنسول روم در 219 و 216 ق . م . که در نبرد کان بقتل رسید.
پل امیل . [ پ ُ اِ ] ملقب به لو ماسدونیک (مقدونی ). پسر پل امیل مذکور در فقره ٔ قبل . کنسول در 181 و 168 ق . م . و فاتح پرسه در پیدنا یکی از...
پل دماغ . [ پ ُ ل ِ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ برجستگی دماغ ، یعنی مغز برجستگی استخوانی که در آن دماغ جای دارد.
پل دوآب . [ پ ُ ل ِ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه سلطان آباد و ملایر میان قهوه خانه ٔ حضرت عباس وفر، در 317900 گزی طهران .
پل ذهاب . [ پ ُ ل ِ ذَ ] (اِخ ) نام پلی در استان پنجم (ایلام ).
پل تولکی . [ پ ُ ل ِ ل َ ] (اِخ ) نام پلی درشمال شرقی هرات . (حبیب السیر جزء 3 از ج 3 ص 241).
پل دختر. [ پ ُ ل ِ دُ ت َ ] (اِخ ) نام پلی بر آب کسلیان که حد فاصل میان سوادکوه و شیرگاه است . (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد تألیف رابینو...
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۱۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.