اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پل وو

نویسه گردانی: PL WW
پل وو. [ پ ِ ] (اِخ ) ۞ مجموعه ٔ ارتفاعات کوهی از آلپهای بالا (دفینه ) درفرانسه و نیز نام قله ٔ آن کوه به ارتفاع 3954 گز.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۸ ثانیه
کته پلو. [ ک َ ت َ / ت ِ پ ُ ل ُ ] (اِمرکب ) کته . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کته شود.
پل و چفته . [ پ ُ ل ُ چ ِ ت َ / ت ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) الک دولک .
خشکه پلو.[ خ ُ ک َ / ک ِ پ ُ ل َ / لُو ] (اِ مرکب ) کته ۞ خشکه پلاو. رجوع به خشکه پلاو شود.
سبزی پلو. [ س َ پ ُل َ / لُو ] (اِ مرکب ) پلویی که با سبزی پزند. پلو که در آن انواعی از سبزیهای خوردنی بریزند و پزند. نانخورشی است مرکب از ...
طاس پلو. [ پ ُ ل َ / لُو ] (اِ مرکب ) قسمی از اقسام پلوها است .
قیمه پلو. [ ق َ / ق ِ م َ / م ِ پ ُ ل ُ ] (اِ مرکب ) نوعی پلو. طرز تهیه آن بدینگونه است که گوشت را قیمه کرده بعد از سرخ شدن پیاز در روغن ، ق...
باقلی پلو. [ ق ِ پ ُ ل َ / لُو ] (اِ مرکب ) باقلاپلو. که از برنج و دانه های پوست کنده ٔ باقلی و شبت (شِوِد) پزند. رجوع به باقلاپلو شود.
یتیم پلو. [ ی َ پ ُ ل ُ ] (اِ مرکب ) پلوئی با برنج بد و کم روغن و بی خورش . (یادداشت مؤلف ).
قورمه پلو. [ قُرْ م َ / م ِ پ ُ ل ُ ] (اِ مرکب ) نوعی پلو و طرز تهیه ٔ آن بدین گونه است که چلو را پخته و ادویه زده ، روغن بر رویش نمیدهند و ...
پل و ویرژینی . [ پ ُ ل ُ ] (اِخ ) نام داستانی تألیف برناردن دو سن پیر (1787 م .) راجع به دو کودک که در آب و هوای خوش «ایل دوفرانس » پرورش...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.