گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پن نویسه گردانی: PN پن . [ پ ِ ] (اِخ ) ۞ توماس . روزنامه نویس انگلیسی متولد در تتفر که سپس به تابعیت فرانسه درآمد و در مجلس کنوانسیون بمناسبت تألیفاتی که در دفاع عقاید جدید داشت عضویت یافت . (1737 - 1809م .). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی پن پن . [ پ َ ] (حرف ربط) بمعنی اما و بمعنی لیکن باشد.(برهان قاطع). ولی . ولیکن . لکن ّ. لکن . لیک . ولیک . پن پن . [ پ َ ] (اِخ ) ۞ (جزیره ٔ...) جزیره ای در ملانزی در جنوب کالدونی جدید دارای 570 تن سکنه . این جزیره از مستعمرات فرانسه است . پن پن . [ پ ِ ] (اِخ ) ۞ ویلیام . از فرقه ٔ مذهبی کوئکریسم انگلیسی ، متولد در لندن . قانون گذار پن سیلوانی (1644 - 1718م .). در قاموس الاعلام ترکی ... پنم پن پنم پن . [ پْن ُ / پ ِن ُ پ ِ ] (اِخ ) ۞ / فنم پن . کرسی کامبوج در ساحل مِکنگ . دارای 103000 تن سکنه . تک پنجره تک پن پنجره بی همتا . باکیفیت پنجره درجه یک مگ پن این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. په پن په پن . [ پ ِ پ َ ] (اِخ ) ۞ لو ویو یا (په پن دلاندن ). مباشر کاخ «استرازی »، در زمان «کلوتر دوم »، «داگوبر اول » و «سی ژبر دوم ». وی پدر گری م... په پن په پن . [ پ ِ پ َ ] (اِخ ) پسر شارلمانی ، پادشاه ایتالیا از سال 781 تا 810 م . پن لوه پن لوه . [ پ َ ل ُ وِ ] (اِخ ) ۞ پل . ریاضی دان و سیاستمدار فرانسوی ، عضو آکادمی علوم . متولد در پاریس . تألیفات او در مباحث آنالیز و مکانیک ا... پن پول پن پول . [ پَم ْ ] (اِخ ) پم پل ۞ . کرسی بخشی در ایالت «کت دو نور» از شهرستان «سن بریو» دارای 2700 تن سکنه و راه آهن . بندر آن بر کنار دریا... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود