اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پنج پایه

نویسه گردانی: PNJ PAYH
پنج پایه . [ پ َ ی َ / ی ِ ] (اِمرکب ) جانوری باشد دریائی برابر غوک ... و به عربی سرطان خوانند. (غیاث اللغات ). بمعنی پنج پایک است که سرطان باشد. (برهان قاطع). پنج پا. خرچنگ :
هر که دزدی کنداز این گفتار
پنج پایه است زشت و کج رفتار.

سنائی .


|| (اِخ ) نام برج چهارم است از بروج فلک .(برهان قاطع). نام برج چهارم از بروج فلک که آن را سرطان نام است . (غیاث اللغات ) :
ولی باشد ز عقل ما کفایه
بسمت سر مدار پنج پایه .

؟


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.