پندار
نویسه گردانی:
PNDʼR
پندار. [ پ ِ ] (اِخ ) شیخ ... الکردی السبحانی . یکی از اجداد شیخ زاهد تاج الدین ابراهیم گیلانی مرشد شیخ صفی الدین جد پادشاهان صفوی است . (از حبیب السیر چ طهران جزو 4 از ج 3 ص 325).
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
پندار. [ پ ِ ] (اِمص ، اِ) تکبر و عجب را گویند. (برهان قاطع). و بمعنی ... خود را بزرگ پنداشتن نیز آمده است . (برهان قاطع). بادسری . خودبینی . باد...
پندار. [ پ َ ] (اِخ ) پیندار. بزرگترین شاعر غزل سرای یونان متولد در سی نوسفال ۞ (441-521 ق . م .). مجموعه ٔ اشعار وی بنام اپی نی سیا ۞ در ست...
پندار. [ پ ِ ] (اِخ ) در کتاب احوال و اشعاررودکی تألیف سعید نفیسی آمده است : کمال الدین ابوالفتح پنداربن ابونصر خاطری رازی شاعر معروف زبا...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
خام پندار. [ پ ِ ] (ص مرکب ) آن کس که پندار و اندیشه ٔ ناپخته دارد. جاهل : بده قراضگکی تا عطات پندارم مگو که سوخته ٔ من چه خام پندار است . ...
نیک پندار. [ پ ِ ](ص مرکب ) خوش بین . نیک اعتقاد و نیک باور : ندیدم چنین نیک پندار کس که پنداشت عیب من این است و بس .سعدی .
پرده پندار. {پَ پِ}. (ا. مرکب). اسم مرکب از پرده که نقاب و حجاب و پوشش است و اوهام که جمع وهم به معنی ظَنّ و گمان و خرافات باشد. پرده اوهام و ظن و گما...