اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پور

نویسه گردانی: PWR
پور. (اِخ ) مرکز دهستان احمدی بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس ، واقع در 114 هزارگزی حاجی آباد. سر راه مالرو میناب به بافت . کوهستانی ، گرمسیر، دارای 363 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا خرما. شغل اهالی زراعت و راه آنجا مالرو است . ساکنین از طایفه ٔ احمدی هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
پور آتبین . [ رِ ](اِخ ) مراد فریدون قاتل ضحاک است و پور آبتین مصحف آن است . رجوع به آتبین و رج____-وع به فریدون شود.
پور ساسان . [ رِ ] (اِخ ) پسر ساسان بن ساسان و پدر اردشیر بابکان : ببابک چنین گفت از آن پس جوان که من پور ساسانم ای پهلوان .فردوسی .
پور بوجهل . [ رِ ج َ ] (اِخ ) پور ابوجهل . نام عکرمةبن ابی جهل است که مسلمانی گرفت : پور آن بوجهل شد مؤمن عیان پورآن نوح نبی از گمرهان ....
پور دستان . [ رِ دَ ] (اِخ ) مراد رستم فرزند زال است . پهلوان داستانی معروف : ورا هوش در زاولستان بودبدست تهم پور دستان بود. فردوسی .یکی مو...
پور سیاوخش . [ رِ وَ ] (اِخ ) مراد کیخسرو است : بیاورد پور سیاوخش راجوان خردمند جان بخش را. فردوسی .رجوع به پور سیاوش ورجوع به کیخسرو شود.
امراود پور. [ اَ وَ دِ رَ ] (اِخ ) ۞ از شهرهای هند است که ابوریحان بیرونی درکتاب تحقیق ماللهند (ص 135) از آنها نام برده است .
پور فریدون . [ رِ ف َ رِ ] (اِخ ) از اهالی شیراز و از شعرای ایران است . مردی صاحب دل و اهل حال بوده و اشعار دلکش سروده که از آن جمله است ...
رودره پور. [ رو رَ ] (اِخ ) قصبه ای است در ایالت بنارس از کشور هندوستان . در حدود ده هزار جمعیت دارد که هزارتن از آنان را مسلمانان تشکیل مید...
پسر گنجور، پسر خزانه دار؛ شاهنامه فردوسی، ص.1308. نیز نخیرجان. هردو از لوفر، ساینو ایرانیکا، ص. 532. نخیرجان [ ن َ ] (اِخ ) در اصل اسم خازن کسری اس...
پسر گنجور، پسر گنج بر، پسر خزانه دار؛ شاهنامه فردوسی، ص. 1308
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۷ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.