اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پوشک

نویسه گردانی: PWŠK
پوشک . [ ش ِ / ش َ ] (اِ) به لغت ماوراءالنهر گربه باشد و این صورتی از کلمه ٔ پیشیک یاپشک ۞ و پشک متداول زبان آذری است . پوشنگ . (برهان ). سِنّور. هِرّ :
چند بردارد این هریوه ۞ خروش
نشود باده بر سماعش نوش
راست گوئی که در گلوش کسی
پوشکی را همی بمالد گوش .

ابوالحسن شهید.


بینی آن نانت و آن قلیه ٔ مصنوعت
چونک پوشک بنشسته بصفا اندر ۞ .

منجیک .


|| نوعی گیاه است از احرار بقول .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
پوششی است که با آن پایین تنه نوزادان را میپوشانند تا از ترشحات آن جلوگیری کنند پوش + ک (بن حال + پسوند تصغیر)
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.