اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پهلوی

نویسه گردانی: PHLWY
پهلوی . [ پ َ ل َ ] (اِ) (کلاه ...)کلاهی دارای آفتاب گردان ، نظیر کلاه سربازان فرانسه .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۸ ثانیه
پهلوی دژ. [ پ َ ل َ دِ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز بخش پهلوی دژ. که نام فعلی آن آق قلعه است . این قصبه در 18 هزارگزی شمال گرگان کنار رودخانه ٔ گرگ...
پهلوی کیش . [ پ َ ل َ ] (ص مرکب ) که دین پهلوی دارد. متدین بدین پهلوی . متدین بکیش ایرانیان باستان : تبه کردی آن پهلوی کیش راچرا ننگریدی...
نیم پهلوی . [ پ َ ل َ ] (اِ مرکب ) مسکوک طلا که نصف یک پهلوی قیمت دارد. (یادداشت مؤلف ).
فرح پهلوی با نام اصلی فرح دیبا (زادهٔ ۲۲ مهر ۱۳۱۸ در تهران) (پس از ازدواج با محمدرضا پهلوی) شهبانوی ایران از ۲۹ آذر ۱۳۳۸ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در ایران بود....
رضا پهلوی (زادهٔ ۹ آبان ۱۳۳۹) که به شاهزاده رضا پهلوی نیز شهرت دارد، فعال سیاسی ایرانی است. او فرزند ارشد محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی است. رضا پهلوی تا ...
اشرف‌الملوک پهلوی (۱۲۹۸ تهران - ) مشهور به اشرف پهلوی فرزند رضاشاه پهلوی و تاج الملوک آیرملو است. وی همچنین خواهر دوقلوی محمدرضا پهلوی می باشد. زند...
نگاه کنید به: فرهنگ واژه های پهلوی در همین لغت نامه
نگاه کنید به: فرهنگ واژه های پهلوی در همین لغتنامه: loghatnaameh.org
بندر پهلوی . [ ب َدَ رِ پ َ ل َ ] (اِخ ) در شهریور ماه 1314 بموجب تصویب نامه ٔ هیأت وزیران ، نام انزلی به پهلوی تبدیل شد. ۞ جمعیت آن 4900...
پهلوی خوان . [ پ َ ل َ خوا / خا ] (نف مرکب ) که پهلوی خواند. که بپهلوی سخن گوید. آنکه سخن پهلوانی گوید. کسی که پهلوی سراید : پهلوی خوان پا...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۵ ۳ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.