اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیاله

نویسه گردانی: PYALH
پیاله . [ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان میلانو بخش شیروان شهرستان قوچان ، واقع در 73 هزارگزی جنوب شیروان و 7 هزارگزی باختر مالرو امیران به دولت آباد. کوهستانی ،معتدل . دارای 101تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، پنبه ، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
پیاله گرفتن . [ ل َ/ ل ِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) قدح گرفتن . صراحی گرفتن .کنایه از نوشیدن شراب و باده خواری است : پیاله گیر که عمر عزیز بی ...
پیاله گل آگین کردن . [ ل َ / ل ِ گ ُ ک َدَ ] (مص مرکب ) پَر می کردن پیاله . پُر کردن جام .
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.