پیت
نویسه گردانی:
PYT
پیت . (اِ) در تداول مردم قزوین ، پیچ پیتلی .
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
چیت و پیت . [ ت ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ).
خیت و پیت . [ ت ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) شرمنده و بور و مغلوب . رجوع به فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده شود.- خیت و پیت شدن ؛ خیت شدن . مغل...
پیت خوردن . [خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) پیچ خوردن . بدور خود پیچیدن . تاب برداشتن . تافته شدن چنانکه نخی تابیده .- پیت خوردن پا ؛ پیچیدن ...