پیت
نویسه گردانی:
PYT
پیت . (اِخ ) نام نهری از شعب رود ینی سئی در ایالت ینی سئی واقع در جهت شرقی سیبری که از کوهی بهمین اسم واقع در کشور تونگوز سرچشمه میگیرد و اول بجانب جنوب بعداً بسوی مغرب و سرانجام بسمت جنوب غربی روان گردد و پس از یک جریان 300 هزارگزی در قریه ٔ پیت سکایه ٔ علیا وارد نهر ینی سئی شود و در اثنای جریان چندین رود بدان پیوندد که بزرگتر آنها را کوربیلاک نامند، در اکثر نقاط سواحلش را تخته سنگها فراگرفته اند، قسمت تحتانی آن صلاحیت سیر سفائن دارد و مناظری دلکش در حوضه ٔ این نهر هست . (قاموس الاعلام ترکی ).
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
پیت . (اِخ ) نام نهری در جمهوری کالیفرنی از جماهیر متفقه و منبع عمده ٔ رود ساکرمنتو. (قاموس الاعلام ترکی ).
پیت . (اِخ ) نام یکی از جزیره های مجمعالجزائر موسوم به جیلبرت واقع در قسمت میکرونسیا از اقیانوس کبیر و شمالی ترین آن جزائر. مثلثی شکل و سنگ...
پیت . (اِخ ) نام جزیره ای ملحق به زلاند جدید. واقع در طرف جنوب شرقی جزیره ٔ وارکاوری و بوسیله ٔ تنگه ای بهمین نام از جزیره ٔ نامبرده جدا ش...
پیت.(زبان مازنی) به چیزی که بافتش سست و یا نرم شده باشد، همانند پارچه سست و یا به چوب یا درختی که پوک ، نرم و یا سست شده باشد نیز میگویند.
پیت پیت . (اِ صوت ) پچ پچ . نجوی . زیرگوشی . سخن آهسته با کسی گفتن که دیگری درنیابد.
پیت پیت کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سخن گفتن بنرمی با کسی که دیگری درنیابد. نجوی . بیخ گوش کسی حرف زدن بآهستگی . (فرهنگ نظام ). پچ پچ ...
پیتر «پیت» سیگر (به انگلیسی: Peter "Pete" Seeger) خواننده موسیقی فولک و کنشگر آمریکایی بود. در دههٔ ۶۰ میلادی، سیگر به خوانندهبرجستهٔ موسیق...
(درِ پیت) بی کیفیت، قدیمی، کهنه، به دردنخور، بی محتوا، بی منطق (ریشه ی این واژه را نمی دانم، شاید همان واژه ی «دکرپیت»، «decrepit» در انگلیسی باشد که ...
پیت نیاک . (اِخ ) ۞ نام قصبه و قلعتی در خانی خیوه ، در 82هزارگزی جنوب شرقی خیوه ، در ساحل چپ آمودریا (جیحون )، و در وسط واحه ٔ کوچک محاط بب...
پیت دادن . [ دَ ] (مص مرکب ) (در تداول مردم قزوین ) پیچاندن . پیچ دادن .