 
        
            پی تیاس 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        PY TYAS 
    
							
    
								
        پی تیاس . (اِخ )دوست  دامُن  و این  دو فیلسوف  از پیروان  طریقه ٔ فیثاغورس  بودند. وقتی  جبار سرقوسه ، دنیس  جوان  بکشتن  پی تیاس  فرمان  داد و پی تیاس  درخواست  که  او را زمان  دهند تابموطن  خود رود و کارهای  بازماندگان  خویش  را سامان  دهد و دوست  وی  دامُن  ملتزم  گردید بجای  وی  در بند ماندتا اگر پی تیاس  در موعد مقرر بازنگشت  بجای  او کشته  شود. دنیس  این  تمنی  بپذیرفت  و پی تیاس  برفت  در ساعت  معهود آنگاه  که  دامن  را بجای  پی تیاس  کشتن  میخواستند پی تیاس  از راه  برسید و دنیس  را از مشاهده ٔ این  حد از صداقت  رقت  آمد و فرمان  خویش  نقض  کرد و از آنان  درخواست  تا در این  دوستی  ذات البین  او را نیز بعنوان  ثالثی  بپذیرند لکن  آن  دو از قبول  این  تقاضا سر باز زدند.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        پیتیاس . (اِخ )  ۞  یکی  از منجمان  و سیاحان  قدیم  در قرن  چهارم  قبل  از میلاد که  در شهر مارسلیا میزیسته  است . هموطنانش  وی  را مأمور بسیاحت  جها...