اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پی جوئی

نویسه گردانی: PY JWʼY
پی جوئی . [ پ َ / پ ِ ] (حامص مرکب ) عمل پی جو. جستن اثر پا. مجازاً، جستجو. تتبع. تجسس . تفحص . فحص . تفتیش . گردش . کاوش . تعقیب .بازکاویدن . فحص ِ اثر. تجسس اثر. جستن از اثر پای .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
پی جوئی کردن . [ پ َ / پ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کاوش کردن . تجسس کردن . || ایز جستن . رد پای کسی را برداشتن .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.