اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیچ واپیچ خوردن

نویسه گردانی: PYC WʼPYC ḴWRDN
پیچ واپیچ خوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) پیچ و واپیچ خوردن . بدین سوی و آن سوی رفتن . بهر سوی جنبان بودن . چون مار سرکوفته بخود پیچیدن . گرد خود برآمدن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
پیچ و واپیچ خوردن . [ چ ُ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) پیچ واپیچ خوردن . رجوع به پیچ واپیچ خوردن شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.