اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیره

نویسه گردانی: PYRH
پیره . [ رَ / رِ ] (اِ) پیر. قائم مقام و خلیفه و مرشد. خلیفه و جانشین مشایخ و ارباب طریقت و خانقاه نشین باشد. (برهان ). خلیفه ٔ مشایخ و ارباب طریقت را گویند و چون یکی از مریدان بی طریقتی کند او را چوب طریق بزند. (جهانگیری ) :
از صد سخن پیره ، یک حرف مرا یادست
گیتی نشود ویران تا میکده آبادست .

(از انجمن آرا) (از آنندراج ).


|| (ص ) پیر. مقابل جوان . (شرفنامه ) :
تو دادی مرا دست بر جادوان
سر بخت پیره تو کردی جوان .

فردوسی (از شرفنامه ).


امیرمسعود زمین بوسه داد و بازگشت شادکام ، در وقت پیره فراش بیامد ۞ و پیغام غلامان محمودی بیاورد. (تاریخ بیهقی ص 16 چ ادیب ).
جهان پیر برنا شد ز عشق این جوانمردان
زهی چرخ و زمین خوش که آن پیرست و این پیره .

مولوی .


- پیره گرامی ؛ کنایه از حضرت نخستین خرد است یعنی عقل اول . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
پیره زکریا. [ رَ زَ ک َ ری یا ] (اِخ ) از خلفاء شیخ صفی الدین اردبیلی . (حبیب السیر چ طهران ج 2 ص 327 وچ خیام ج 4 ص 421 که اینجا بغلط بیره ...
پیره قشلاق . [ رَ ق ِ ] (اِخ ) دهی جزءدهستان انگوران بخش ماه نشان شهرستان زنجان . واقع در6هزارگزی شمال ماه نشان و 1هزارگزی راه مالرو عمومی...
پیره ماشان . [ رِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر. واقع در 22/5 هزارگزی شمال کلیبر و 22/5 هزارگزی شوسه ٔ اهر به کلیبر. ک...
پیره یوسفان . [ رَ س ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر. واقع در 19/5 هزارگزی شمال کلیبر و 19/5 هزارگزی شوسه ٔ اهر به کلی...
پیره یوسفان . [ رَ س ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر. واقع در 13هزارگزی جنوب باختری اهر. و دو هزار و پانصد گزی شوسه ٔت...
تنور پیره زن . [ ت َ رِ رَ / رِ زَ ] (اِ خ ) تنور پیرزن . تنور عجوز. اشاره به پیرزنی است که طوفان نوح نخست از تنور نان پزی وی جوشیدن گرفت ...
سیدآباد پیره . [ س َی ْ ی ِ دِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آزادوار بخش جغتای شهرستان سبزوار. دارای 156 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن...
کتل پیره زن . [ ک ُ ت َ ل ِ رَ زَ ] (اِخ ) از گردنه های صعب العبور راه میان شیراز به بوشهر. (جغرافیای غرب ایران ص 61 و 62). گریوه ٔ هوشنگ . (...
پیره عیوضیان . [ رَ ع َ وَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر. واقع در 39/5 هزارگزی شمال کلیبر و39/5 هزارگزی شوسه ٔ اهر به ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.