اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیرهن چاک

نویسه گردانی: PYRHN CAK
پیرهن چاک . [ رَ / پیرْ هََ ] (ص مرکب ) که پیراهن وی دریده باشد. || جامه بتن دریده از مستی . مست ِ دریده پیراهن :
زلف آشفته و خوی کرده وخندان لب و مست
پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی دردست
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
نیمشب مست ببالین من آمد بنشست .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.