اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیش فرستادن

نویسه گردانی: PYŠ FRSTADN
پیش فرستادن . [ ف ِ رِ دَ ] (مص مرکب ) ارسال داشتن قبل از موعد. فرستادن قبل از زمان معهود و مقرر. دلف ، دلیف . (منتهی الارب ). تسلیف . (تاج المصادر). تقدیم . (منتهی الارب ). || بجلو فرستادن . بمقابله فرستادن . برابر آوردن :
که قیصر سپاهی فرستاد پیش
از آن نامداران و گردان خویش .

فردوسی .


برگ عیشی بگور خویش فرست
کس نیارد ز پس تو پیش فرست .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.