اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیشکش کردن

نویسه گردانی: PYŠKŠ KRDN
پیشکش کردن . [ ک َ / ک ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تقدیم کردن . هدیه کردن کهتر چیزی را بمهتر :
دستارچه ای پیشکشش کردم گفت
وصلم طلبی زهی خیالی که تراست .

حافظ.


رجوع به پیشکش و شواهد آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.