اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیش مانده

نویسه گردانی: PYŠ MANDH
پیش مانده . [ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) مانده از پیش . بازمانده از قبل ، چنانکه غذا و نان . || ته مانده . پس مانده . سؤر. (منتهی الارب ). باقی طعام . پس خورده . نیم خورده . که از پیش کسی بماند (غذا). طعام نیم خورده .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.