اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پی شناس

نویسه گردانی: PY ŠNAS
پی شناس . [ پ َ / پ ِ ش ِ ] (نف مرکب ) که اثر پای شناسد. ایزشناس . قائف . (منتهی الارب ). که ردّ پای تواند یافت . که ایز تواند بردارد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.