اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیک

نویسه گردانی: PYK
پیک . (فرانسوی ، اِ) ورق قمار که برآن صورتی چون سرنیزه است و بهمان مناسبت این نام دارد؛ تک خال پیک ، دولوی پیک ، بی بی پیک ، ده لوی پیک ...
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
پیک تاب – پیک برقی ، پست الکترونیکی ، در انگلیسی میشود ( ای مِیل )
پیک نیک . (فرانسوی ، اِ) ۞ رفتن جمعی به سفر یا گردش بطور دانگی که هر یک سهم هزینه ٔ خویش بدهد. سور دانگی در بیرون شهر. گردش دسته جمعی د...
پیک نیک. از فرانسه (pique-nique) ( در آلمانی Picnic، امروزه picknick) (در عربی نُزهة). احتمال داده اند از اشاره یه فرانسویانی گرفته شده باشد که حصه شر...
پیک فلک . [ پ َ / پ ِ ک ِ ف َ ل َ ] (اِخ ) ماه . ماه که کنایه از قمر باشد. (آنندراج ) (برهان ).
پیک چرخ . [ پ َ / پ ِ ک ِ چ َ ] (اِخ ) کنایه از ماه باشد. (آنندراج ).
پیک خانه . [ پ َ / پ ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) پستخانه .
پیک مرتب . [ پ َ / پ ِ ک ِ م ُ رَت ْ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) برید مرتب . پیک با راتبه ٔدائم نه موقت . || قاصدی چند بر منازل متوقف ساخت...
پیک الهی . [ پ َ / پ ِ ک ِ اِ لا ] (اِخ ) جبرئیل . (آنندراج ).
پیک هوائی . [ پ َ / پ ِ ک ِ هََ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از ابر است .
شیک و پیک . [ ک ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) مرکب از شیک فرانسوی و پیک که مستقلاً معنی ندارد: شیک و پیک و مشتی . پیک از توابع شیک است . (یاددا...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.