اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پی گذار

نویسه گردانی: PY GḎʼR
پی گذار. [ پ َ / پ ِ گ ُ ] (نف مرکب ) پی گذارنده . بنیان نهنده . || قدم گذارنده . || (ن مف مرکب ) جای عبور. محل گذاشتن قدم . معبر :
بساط ناصح تو پیشگاه باده و رود
سرای حاسد تو پی گذارآتش و آب .

مسعودسعد.


چون رگ آب حیات باز نمی یافت خصم
کرد باقبال او پیک اجل پی گذار.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.