اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پی و تاو

نویسه گردانی: PY W TAW
پی و تاو. [ پ َ / پ ِ ی ُ ] (اِ مرکب ) پی و پخش . تاب و توان :
همه پاک با هدیه و باژ و ساو
نه پی بود با او کسی را نه تاو.

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.