اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تازه باغ

نویسه گردانی: TAZH BAḠ
تازه باغ . [ زَ / زِ ](اِ مرکب ) باغ خوش و خرم . باغ باطراوت :
فروزنده در صحن آن تازه باغ
ز می شبچراغی بشب چون چراغ .

نظامی .


رجوع به تازه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.