اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تازه رخسار

نویسه گردانی: TAZH RḴSAR
تازه رخسار. [ زَ / زِ رُ ] (ص مرکب ) تازه رخ . تازه روی . خوشرو. گشاده رو. زیباروی :
بر سر زانو بچندین عزتش جا می دهند
تازه رخساران بچشم پاکبین آئینه را.

صائب (از آنندراج ).


رجوع به تازه رخ و تازه روی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.