گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تازیان نویسه گردانی: TAZYAN تازیان . (اِخ ) عربستان . مکان و مقام عرب : از عجم سوی تازیان تازدپرورشگاه در عرب سازد. نظامی .دشت تازیان ، برّ عرب را گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی تازیان تازیان . (نف ، ق ) تاخته تاخته و دوان دوان . (برهان ) (ناظم الاطباء). تاخته و دوان دوان و شتابان . (آنندراج ) (انجمن آرا). شتابان . (غیاث اللغات ... تازیان تازیان . (اِخ ) ناحیه ای از پنج بلوک عباسی فارس . مؤلف فارسنامه ٔ ناصری آرد: بلوک عباسی را بر پنج ناحیه قسمت کرده اند «ناحیه ٔ ایسین و تا... در تازیان در تازیان . [ دَ رِ ] (اِخ ) جائی است [ از حدود خراسان ] که اندر دربندی است میان دو کوه و بر او دری است که کاروان بدان در بیرون شوند و آ... ده تازیان ده تازیان . [ دِه ْ ] (اِخ ) (نام قدیم آن قریةالعرب ) نام یکی از دهستان های بخش مشیز شهرستان سیرجان همچنین نام قصبه ٔ مرکز دهستان است . ق... تازیان یزد تازیان یزد. [ زَ ن ِ ی َ ] (اِخ ) محلی در یزد. مؤلف تاریخ جدید یزد ۞ در ذکر ابنیه ٔ خیریه ٔ خواجه معین الدین علی در سنه ٔ 861 و 863 هَ . ق .... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود