اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تازیانه زدن

نویسه گردانی: TAZYANH ZDN
تازیانه زدن . [ ن َ / ن ِ زَ دَ ](مص مرکب ) کسی را با تازیانه سیاست کردن و تنبیه نمودن . (ناظم الاطباء) : دیده بود که امیر محمود با معدل داد که وی عامل هرات بود و به ابوسعید خاص ... چه سیاست ها راندن فرمود از تازیانه زدن و دست وپای بریدن و شکنجه ها. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 124).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.