تأزج
نویسه گردانی:
TAZJ
تأزج . [ ت َ ءَزْ زُ ] (ع مص ) درنگی کردن . || بازایستادن از کاری . || پس ماندن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۳ ثانیه
طازج . [ زَ ] (معرب ، ص ) تازه . معرب است . (منتهی الارب ). سخن راست و نیکو و پاکیزه . (منتهی الارب ) (قطر المحیط). || خالص از هر چیزی . (منته...